شهر خدا ماه مبارك رمضان در راه است...
اي ماه مهربان خدا …
اي ماه مهربان خدا ، دوباره آمدي و او نيامد…
آخرين روزهاي شعبان را به نيت ظهورش روزه گرفتيم…
روز سوم هم گذشت توآمدي با يك هلال سپيدي، با يك مجير عشق ، با افطار هاي آسماني و با سحر هاي ملكوتي اما اونيامد..
اي ماه خوب خدا! هنوز در كوچه هاي شبت به انتظار محبت علي (ع) نشسته اي…
مي دانم آن قدر بر كوچه هاي مدينه گذر كردي، آن قدر بر كنار درهاي كوچك و چوبي اش منتظر مانده اي كه سحر شدي.
اي كاش مولايمان علي(ع) مي آمد و تكه ناني مي داد!
اي كاش به مولا علي (ع) مي گفتي اين مرغكان سيه پوش آمده اند تا بگويند اي علي (ع) مرو از كنارمان …
… كه بي تو دوباره كوچه هاي دلمان به عزا مي نشيند.
اي ماه خوب خدا! چگونه توانستيم غم رفتن علي(ع) را در غروب ياسي مدينه تحمل كني.
با من بگو كه بر تو چه گذشت. در آن شب سياه رفتنش. چگونه به شب هايت گفتي بي علي (ع) سحر شوند؟
چگونه سحرهايت را بي دعاي علي (ع) به سپيده رساندي؟
به چاه چه گفتي كه ديگر شب هاي بي علي (ع) افتتاح نخواند؟
اما مي دانم به علي (ع) چه گفتند و با علي (ع) چه كردند كه رفت….
اي ما خوب خدا! كمي درنگ كن بر اين دلهاي گرفته ما. بر اين دلها بمان چرا كه تنها تويي كه بوي مظلوميت علي (ع) مي دهي.
و تنها كًرًم توست كه از كريم بقيع شامل حال خراب ما گرديده است.
كاش اي ماه خدا يك سال مي ماندي. يك سال با تو سحر مي كرديم. با تو در رفتن علي (ع) اشك مي ريختيم. با تو شب ها به در خانه يتيمان مي رفتيم.
اي ماه خدا ! چقدر زود دوباره مي روي و ما را در حسرت شب هايت مي گذاري.
در حسرت سحرهاي جمعه….
در حسرت جمعه هاي رمضان…
در حسرت ماهي كه در آخرين روزهايش بي مولا شد…
ماهي كه رفت تا شيعه بيش از اين در سحرهاي بي علي (ع) نسوزد…
اي ماه خوب خدا
كمي درنگ كن بر اين دل هاي گرفته ما !
بر اين دلها بمان چرا كه تنها تويي كه بوي مظلوميت علي (ع) مي دهي…
و تنها كًرًم توست كه از كريم بقيع شامل حال خراب ما گرديده است.
كاش اي ماه خدا يكسال مي ماندي ، يكسال با تو سحر مي كرديم.
با تو در رفتن علي (ع) اشك مي ريختيم.
با تو شب ها به در خانه يتيمان مي رفتيم.
اي ماه خدا! چقدر زود دوباره مي روي و ما را در حسرت شب هايت مي گذاري.
در سحر هاي جمعه در حسرت جمعه هاي ماه رمضان…
در حسرت ماهي كه آخرين روزهايش بي مولا شد…
ماهي كه رفت تا شيعه بيش از اين در سحرهاي بي علي (ع) نسوزد.